دسترسی سریع
نویسندگان
آخرین مطالب
صفحات جداگانه
لینک دوستان
ابربرچسب ها
نظرسنجی
نظرتان راجع به محتویات وبسایت چیست؟
اي خسرو گردون فرم لختي نظر کن از کرم
کفار مستولي نگر اسلام مستضعف ببين
ناموس ايمان در خطر از حيله لامذهبان
خون مسلمانان هدر از حمله اعداء دين
ظاهر شود آن شه اگر شمشير حيدر بر کمر
دستار پيغمبر به سر دست خدا در آستين
دياري از اين ملحدان باقي نماند در جهان
ايمن شود روي زمين از جور و ظلم ظالمين
نوح و خليل و بوالبشر ادريس و داود و پسر
از ابر فيضش مستمر ارکان علمش مستعين
موسي به کف دارد عصا دربانيش را منتظر
آماده بهر اقتدا عيسي به چرخ چارمين
بر روي احبابت شود مفتوح ابواب ظفر
بر جان اعدايت رسد هر دم بلاي سهمگين
تا باد نوروزي وزد هر ساله اندر بوستان
تا ز ابر آزادي دمد ريحان و گل اندر زمين
بر دشمنان دولتت هر فصل باشد چون خزان
بر دوستانت هر دمي بادا چو ماه فرودين
عالم شود از مقدمش خالي ز جهل از علم پر
چون شهر قم از مقدم شيخ اجل مير مهين
مولوي نيز در اين خصوص اشعاري دارد که به ذکر گزيده آن اکتفا مي کنيم:
مهدي سوار آخرين بر خصم بگشايد کمين
خارج رود زير زمين الله مولانا علي
تخم خوارج در جهان ناچيز و ناپيدا شود
آن شاه چون پيدا شود الله مولانا علي
مهدي و مهتدي تويي رحمت ايزدي تويي
روي زمين گرفته اي داد زمانه داده اي
****
خواجه بيا، خواجه بيا، خواجه دگر بار بيا
دفع مده دفع مده اي مه عيار بيا
عاشق مهجور نگر، عالم پرشور نگر
تشنه مخمور نگر،اي شه خمار بيا
پاي تويي، دست تويي هستي هر هست تويي
بلبل سرمست تويي جانب گلزار بيا
گوش تويي، ديده تويي، وزهمه بگزيده تويي
يوسف دزديده تويي، بر سر بازار بيا
اي ز نظر گشته نهان اي همه را جان و جهان
بار دگر رقص کنان بي دل و دستار بيا
روشني روز تويي، شادي غم سوز تويي
ماه شب افروز تويي، ابر شکربار بيا
اي علم عالم نو، پيش تو هر عقل گرو
گاه ميا، گاه مرو، خيز به يکبار بيا
اي شب آشفته برو، وي غم ناگفته برو
اي خرد خفته برو، دولت بيدار بيا
اي نفس نوح بيا، وي هوس روح بيا
مرهم مجروح بيا، صحت بيمار بيا
اي مه افروخته رو، آب روان در دل جو
شادي عشاق بجو، کوري اغيار بيا
****
آقا اجازه خسته ام از این همه فریب
از های و هوی مردم این شهر نا نجیب
آقا اجازه پنجره ها سنگ گشته اند
دیوارهای سنگی از کوچه بی نصیب
آقا اجازه باز به من طعنه می زنند
عاشق ندیده های پر از نفرت رقیب
«شیرین»ی وجود مرا «تلخ» می کنند
«فرهاد»های کینه پرست پر از فریب . ..
****
مرا با عشق خود درگیر کردی
به پایم با غمت زنجیر کردی
بدان دنیای بی تو هیچ باشد
دلم را از زمانه سیر کردی
تو با رفتن به پشت ابر ایّام
غروب جمعه را دلگیر کردی
یا اباصالح ادرکنی . . .
****
باز به انتظار تو جمعه غروب میشود / اگر بیایی از سفر آه چه خوب میشود . . .
اللهم عجل لولیک الفرج
منتظر نظراتتان هستیم...
مطالب مرتبط
نظرات پست
مطالب پربازدید
امکانات وب
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 61
بازدید ماه : 6
بازدید کل : 118091
تعداد مطالب : 121
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1
چت باکس
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
عضویت سریع
تبادل لینک هوشمند
آخرین نظرات کاربران
آمار وب
ورود کاربران
تبلیغات متنی